توضیحات
کلارا و خورشید
کازوئو ایشی گورو
ترجمه ی سمانه تیموریان
رمانی باشکوه و جدید از برنده نوبل ادبی 2017 کازوئو ایشی گورو ( نویسنده رمان هرگز رهایم مکن و برنده بوکر برای رمان بازمانده روز) کلارا ربات دوستداشتنی و مهربانی است که مانند رباتهای دیگر نیرویش را از نور خورشید میگیرد. او در یک مغازه کنار ربات دیگری به نام رزا برای فروش گذاشته شده است. رباتها فرصت دارند در مغازه برای مدت کوتاهی پشت ویترین بروند و در آنجا منتظر بمانند تا خریده شوند. این رباتها برای کودکان ساخته شدهاند.
کلارا پشت شیشه منتظر است تا کسی او را بخرد. او عاشق دیدن خیابان است و دوست دارد آدمها و پیاده رو را ببیند و بفهمد بقیه رباتها چهکار میکنند و چطور زندگی میکنند. او پشت ویترین میآید و چند روز بعد با دختربچهای بهنام جوزی آشنا میشود. جوزی دختر رنگپریده و لاغری است که از داخل یک تاکسی کلارا را دیده و فهمیده او را میخواهد. این آشنایی داستان را میسازد و شخصیت کلارا را در داستان شکل میدهد. کلارا و خورشید، اولین رمان کازوئو ایشی گورو بعد از دریافت جایزه نوبل ادبی است. برشی از کتاب «پس بذار یک چیز دیگه ازت بپرسم.
بذار اینو بپرسم. به قلب انسان اعتقاد داری؟ قطعا منظورم عضو جسمانی بدن نیست. در مورد حس شاعرانه حرف می زنم. قلب آدمی. فکر می کنی چنین چیزی وجود داره؟ چیزی که هر کدوم از ما رو خاص و منحصر به فرد می کنه؟ و اگه چنین چیزی وجود داره، فکر نمی کنی برای اینکه جوزی رو بخوبی یاد بگیری، باید نه تنها رفتار، که اونچه رو که در اعماق وجودش جریان داره بفهمی؟ می تونی قلب اش رو بفهمی؟»
هنوز بررسیای ثبت نشده است.