توضیحات
مسافر آینه
نزار قبانی
مترجم صالح بوعذار
مجموعه اشعار
عاشقانههای نزار قبانی شهرهی همگان است، چراکه وی با زبانی سهل و ممتنع توانسته به لایههای فراموششدهی کوچه و بازار نفوذ کند و با ظرافتها و ظرفیتهای زبانی و شعری خویش، شعرهای عاشقانهی ناب و جاودانهای بیافریند.
نزار قبانی، کاشفِ حالات و آنات روزمرهی زندگانیست و آنها را چُنان ظریف و زیبا در شعر خویش بکار میگیرد، گویی که برای نخستینبار بر انسان تجلّی میکنند و انسان با آنها مواجههای زیباییشناختی و شاعرانه میکند. راز زیبایی و جاودانگی شعرهای نزار قبانی این است که وی امور روزمره و کلیشهای را به سطح شعر و شاعرانگی ارتقا میدهد و از رهگذر آنها تصاویر بلاغی و شاعرانهی بکر و پرشور و پرتپشی میآفریند.
عشق، برای نزار قبانی رویکردی صرفا عاشقانه و بروندادی عاطفی نیست، بلکه روند و فرآیندی معرفتشناختی است که به خویشتنشناختی وُ دیگرشناسی میانجامد.
نزارقبانی در مقام سوژه، چنان ابژهی عشق را از آنِ خویش میکند که با آن اینهمانی، به اتحّاد و یگانگی میرسد. بهطوریکه او، معشوق میشود و معشوق، او. به زبانِ دیگر، وی آنگونه در معشوق زمینی مستغرق میشود که ذوق وُ پسندش، ذوق وُ پسندِ معشوق میگردد امّا بدین معنا نیست که فردیّت و تشخّص خویش را از دست میدهد بلکه به فردیّت و تشخّصی از نوعی دگر دست مییازد.
شعرهای نزار قبانی بواقع ترجمانِ شاعرانگیِ زندگیاند. وی کوچکترین و مغفولترین کارها و حالات روزمره را به شعر و شور مبدّل کرده است. کارهایی چون: خوردنِ قهوه در قهوهخانهای متروک با معشوق، خواندنِ روزنامه، تماشای تلویزیون، راهرفتن زیر باران با معشوق، سیگار کشیدن کنار معشوق و غرق شدن در افسونش، شانهکردنِ موی محبوب وُ بافتنِ گیسوانش، بیان و خلقِ نگاهی شاعرانه از رنگِ پیراهن وُ رژ لب معشوق، سرمه، گوشواره، انگشتر، خلخال، پالتو، عطرهای زنانه و حالاتی از این قبیل.
مجموعهشعر «مسافر آینه» در ۲۵۹ صفحه و از چندین دفتر شعری مشهور نزار قبانی گردآوری و ترجمه شده است.
.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.