مسافران مه

امتیاز محصول

تومان 450,000

دسته: برچسب:

توضیحات

مسافران مه

آوا قاسمی

هما دختری از خانواده ای متوسط است که در جهت خلاف فکری خانواده اش، زندگی اش را برنامه ریزی می‌کند و عاشق مردی به نام محمود‌‌ می‌شود که با او هم تضاد فکری دارد. هما به خاطر عقایدش مجبور به ترک خانواده و مردی که دوستش دارد، و ترک کشورش می‌شود ولی در این راه اتفاقات عجیبی برایش‌‌ می‌افتد که زندگیش را به کابوس تبدیل‌‌ می‌کند.

دوباره تلفن زنگ زد و شاگرد پرى خانم گفت: عروس خانم با شمان‏. همه زدند زير خنده و گفتند: آقا داماد براى ديدن عروس بى‏تاب شده. تلفن ته راهرو و جدا از سالن آرايشگاه بود. گوشى را كه برداشتم صدا ناآشنا بود و آنچه را كه مى‏گفت باورم نمى‏شد. گيج شده بودم. صداى خنده و شوخى‏ها از من دور و دورتر مى‏شد انگار سرم سبك شده بود و احساس معلق بودن داشتم. دهنم خشك و بدنم سرد شده بود. نمى‏دانم چقدر گذشت تا به خودم آمدم اين‏بار صداى خنده و حرفهاى خانم‏ها را كاملاً مى‏شنيدم آنها پشت سر من حرف مى‏زدند.
يكى گفت بايد هم حرفهاشون طول بكشه اين حرفها چند هفته اوله و همه خنديدند. ساك لباسهايم را كه آويزان بود برداشتم و خودم را به حمام رساندم و به سرعت لباسهايم را عوض كردم. موهايم را باز كردم مانتويم را پوشيدم و و چادر و مقنعه‏ام را سر كردم و از پنجره به حياط پريدم و از آنجا از در حياط آرام بيرون رفتم و با تاكسى خودم را به آدرسى كه داده بودند رساندم. طبق قرار آنها سه تا زنگ زدم و منتظر ماندم.

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مسافران مه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *