توضیحات
وقتی جای تو بودم
مینکا کنت
هدی طاهری
در رمان جذاب، پرتعلیق و پرفروش “وقتی جای تو بودم” نوشته مینکا کنت،دزدیده شدن یک هویت، زنی را در مسیری تاریک و ناامید کننده، پیش می برد. برین دو گری پس از اینکه به سختی از یک حمله وحشیانه جان سالم به در می برد، به ندرت خانه خود را ترک می کند.
او که از سردردهای ناتوان کننده و از دست دادن حافظه رنج می برد، فقط می تواند به مستأجر دلسوز جدیدش، دکتر نایل امبرلین، تکیه کند، کسی که حواس او را از مشکلاتی که دچارش شده است،پرت می کند.
اما اعتماد رو به افزایش برین زمانی که با شواهد ناراحتکنندهای مواجه میشود که نشان میدهد شخص دیگری، کاملا شبیه او، زندگی میکند، متزلزل میشود.
همان اسم همان ماشین همان مو. همان لباس ها، آن فرد حتی با خانواده او در شبکه های اجتماعی دوست است.
برین برای سر درآوردن از این راز باید خانه امن اش را ترک کند تا یک غریبه آشنا را شکار کند.
چیزی که او کشف می کند آزاردهنده تر از چیزی است که تصورش را می کرد. برین با ذهن در حال شکستن اش، آماده است تا برای پس گرفتن زندگیاش دست به هر کاری بزند و اگر این زندگی برای او است، بازپس بگیردش.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.