توضیحات
کتاب هیچ هیچ شدن – آوا قاسمی
سيما دختر نازپرورده ي يک خانواده ي مرفه است که فکر ميکند همه عاشق زيبايي اش هستند. برعکس او خواهرش صدف دختري ساده با افکاري کاملا متفاوت از او و باقي اطرافيانش است.
سيما در دانشگاه با محمد آشنا ميشود. پسري کتابخوان، که هيچ توجهي به او ندارد.
سيما براي جلب توجه او، وارد مبارزات انقلابي ميشود اما وقتي ميفهمد که محمد و خواهرش صدف مخفيانه با هم ازدواج کرده اند، خانه ي تيمي آنها را به ساواک لو ميدهد و…
بخشی از رمان:
هر روز و هر شب به اخبار جنگ گوش ميداديم. و نگران و وحشتزده از ورود نظاميان عراقي به تهران به سر ميبرديم.
يكشب محمد كاغذي آورد و داد دستم و گفت:
– مامان امضاش كن.
گفتم:
– اين چيه؟
– رضايتنامه است.
– رضايت نامهي چي؟
از آنچه در نامه نوشته بود خندهام گرفته بود. اما محمد آن قدر جدي نگاهم ميكرد كه ناخودآگاه نگراني عجيبي به قلبم راه پيدا كرد.
وقتي نگاهش جدي ميشد آن قدر شبيه نگاه مادرش ميشد كه از ناراحتي تمام وجودم ميلرزيد. سعي كردم بر خودم مسلط شوم. بعد هم خيلي جدي گفتم :
– از اين شوخيها خوشم نمياد.
جديتر از قبل گفت:
– منم همين طور.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.