توضیحات
بچه های پارک
حمید فلاحی
“بچههای پارک” در واقع روایت هفت داستانِ درهم تنیده است. هفت قطعهای که تشکیل یک پازلِ داستانی را میدهند. خواننده با خواندن هر صفحه رفتهرفته موفق به رمزگشایی و پی بردن به سرانجام این زندگیهای درهم گره خورده میشود.
فصلِ اول، داستانِ دو پسر(رفیق) نوجوان است که به جنگ اعزام میشوند. در این میان یکی از آن دو مفقود و دیگری به ناچار راهی خانه میشود.
بعد از این فصل، واردِ فصل دوم یا بهتر است بگوییم بخش طولانیتر کتاب میشویم که درواقع پَرشی بیست و چند ساله به اواسط دههی هشتادِ خورشیدی است. از این فصل تا انتهای کتاب با شش زندگی دیگر که شاید دلیل روایتشان پیوسته و مربوط به بخش اول کتاب است، درگیر میشویم. در این رمان یکی از شخصیتها خالق اثر میباشد که حضوری مستقل و پررنگ در لابهلای داستان دارد.
“بچههای پارک” روایت دوسه نسل از بچههایی است که زیرِ فشار روزهای پر التهابِ جنگ، سالهای بعد از جنگ، تحولاتِ عظیمِ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و آغازِ بیرحمانهی عصر تکنولوژی و… مجالی برای دیده شدن پیدا نکردند و آنقدر تهِ صف ماندند تا کمکم قد کشیده و بزرگ شدند. حالا گروه آنها در لباسِ دکتر، سیاستمدار، نویسنده، ژورنالیست و… در پی سوالهای بیجوابِ ذهنشان میگردند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.