توضیحات
جغله
علی رفیعی وردنجانی
آقای فرهادی که هیچ نسبتی با اصغر فرهادی ندارد در یک شب تصمیم می گیرد همه چیز را از بین ببرد . این داستان شخصیت منحصر به فرد جوانی را روایت که می کند که مدام در حال رویا پردازی است . او آدم های اطرافش را آنطور که تخیل می کند شناخته . زیر لایه های روانشناسانه داستان به خاطرات غیر ارادی ( که به آن اشاره مستقیم نشده ) بازمی گردد . شخصیت این داستان ویژگی های منحصر به فردی دارد که سرخوردگی های دوران کودکی و شکست های پی در پی سنین جوانی ، او را به یک رویا پرداز صرف تبدیل کرده که پناه گاهی جز خیال ندارد .
هنوز بررسیای ثبت نشده است.