توضیحات
صندلی سبز
نویسنده کریستینه گل بوداغیانس
و صندلی سبز حکایت تک تک آدم هاست؛ داستان پیکاری نابرابر، بین آدمیان و نیرویی بر وی پنهان، که گاه֩ زندگی می نامندش، گاه֩ اقبال و گاه֩ نیز سرنوشت؛ حقیقت و چیستی زندگی را، وی پرسان می شود و درجست و جوی آن به پا می خیزد…
آن هایی که صندلی هایشان را چیدند…
درست!
اگر به یاد داشته باشی، تو را به گرفتن نور برده بودم.
یادم است گفتی گرفتن نور، مثل گرفتن پروانه است. باید مواظب باشی، اگر بالش پاره شود،
می میرد. نور هم همینطور است. سرانجام، تصمیم گرفتیم فقط بنشینیم و بطری شفافی را که برای گرفتن نور
برده بودیم، بالا بگیریم تا نور بدون محصور شدن، از داخل بطری بتابد. آن وقت اینطور می نمود که ما
تکه ای از آن را گرفته ایم.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.