توضیحات
خانه خار
عبدالحسین فرزاد
این رمان خاطرات نویسنده از دوران کودکی تا زمان حاضر است که از زاویه دید اول شخص و تک گویی درونی در یک زمان ایستا نوشته شده است.
این رمان، داستان واقعی زندگی نویسنده و شیوه نگاه او به هستی و انسان است و همه اشارات و نامها و اتفاقات نیز، واقعی و تاریخی اند.
تنها عنصر و شخصیت ظاهراً غیر واقعی داستان، قضابیک، همذات نویسنده است. زیرا قضابیک در زمان دوازده سالگیِ راوی که در ایرانشهر زندگی میکردهاند، کارگری بوده که گاه و بی گاه به خانه آنها میآمده و کار میکرده که در همان سالها به دست همسر خائنش کشته میشود. قضا بیک شخصیتی واقعی است که سالها پیش مرده است امّا به دلیل آن که در این رمان عنصر زمان ثابت است، نویسنده، قضا بیک را به عنوان همذات مطرح کرده است که در سراسر داستان گاه گاه روی مینماید و با نویسنده سخن میگوید. روند تناسخ قضابیک در نویسنده و اتّحاد میان آن دو شکل میگیرد و سرانجام نویسنده همان قضابیک میشود.
…
به ساعت رو به رویم نگاه میکنم، هفت را نشان میدهد. ساعت هفت صبح. هفت صبح، از سال 1335. سال اول دبستان تا اکنون ساعت هفت صبح. ساعتی با این وسعت. با این نزدیکی و با این پررنگی. ساعتی که کاملترین ساعت روزگارمن است. تصور میکنم وقت آن رسیده است که کمی سخن بگویم رنجهایم را مرور کنم. اما من که اصلا رنجی نبردهام، چون هیچکس تاکنون از من گلهای فردی نشنیده است.
…
دکتر عبدالحسین فرزاد مترجم، پژوهشگر، منتقد و استاد دانشگاه ایرانی است. تخصص اصلی وی نقد است، اما آشناییاش به زبان و ادبیات عرب باعث گسترش حوزه فعالیت وی به ترجمه، ادبیات و بخصوص شعر عرب گردیده است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.