توضیحات
زنی در فصل پنجم
مینودخت دبیری
داستانی از زندگی و به دنبال آن آوارگیهای دختری به همراه خانوادهاش در طول دوران جنگ ایران و عراق است. برشی از زندگی خانوادهای که در سر پل ذهاب استان کرمانشاه زندگی میکنند و در دوران جنگ، سختیهای بسیار زیادی را تحمل میکنند. ویژگی جذاب این کتاب، استفادهی نویسنده از اصطلاحات و واژگان خاصی است که در زبان محلی آنها استفاده میشود. علاوه بر این، در کنار قصهای که راوی تعریف میکند، اتفاقات تاریخی نیز گنجانده شده است.
…
هر چه در زدیم کسی در را باز نکرد. رعنا انگشتش را از روی زنگ برداشت وکلیدش را از جیب بیرون آورد: «نکنه مامان دردشه درَه وانمکنه؟»
پشت چشمی نازککرد: «میگم تو واقعاً خجالت نمیکشی؟ آبرومَه بُردی جلو دوستام، ناسلامتی یازده سالته.»
از او جلو زدم: «افادهها طبقطبق، مگه چهگفتم؟ خُب گرسنمه.»
ازکنار درختان انجیر و انار و نارنج گذشتیم: «گرسنهت باشه، باید تحمّل بُکنی.» بوی برنج صدری و سبزی سرخشده به اشتهایم دامن زد، گفتم:
«آخجااان…خورشت سبزییی.»
راحله عروسکش را ول کرد و جلو دوید: «مامان مَلیضَه لُؤیا، دِلِش دَلد مُکُنَه.» چشمهای عسلیاش پر از ترس بود. به اتاق عقبیکه مشرف به باغ زردآلوبود دویدیم. رعناجلورفت: «الهی بمیرم، وقتشه؟»
…
مینو دخت دبیری ، فعالیتهای ادبی خود را از نوجوانی آغاز نمود و سپس سرگرم نوشتن مطالب ادبی،اجتماعی و تربیتی برای روزنامه های محلی شد.
اولین کتاب ایشان با نام ” ماجراهای تپلی زیر پلی ” در سال 95 منتشر گردید که به مشکلات و حسرتهای کودکان فقیر و کودکان کار اشاره دارد و کتاب حاضر نیز ماحصل هفت سال کار و تلاش مستمر ایشان می باشد.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.