توضیحات
کتاب فانوس دریایی مترجم ویرجینیا وولف مترجم الهه نادم نشر روزگار
فانوس دریایی داستان خانواده رمزی و دیدار آنها از جزیره اسکای در اسکاتلند بین سالهای 1910 تا 1920 را حکایت میکند. این اثر یکی از موفقترین تجربههای وی در سبک جریان سیال ذهن است.
…
لی لی گفت: امیدوارم آنقدر دریا آرام باشه که بتونین تو فانوس دریایی لنگر بندازین.
آقای رمزی بی صبرانه با خودش فکر کرد: فانوس دریایی! فانوس دریایی! اصلاً چه ربطی به موضوع داره؟ و در همان لحظه با نیرویی همانند نیروی اولین تندبادها چنان ناله ای از نهادش برخاست که لی لی، درحالی که خودش را با تلخی سرزنش می کرد، با خودش فکر کرد: اگه هر زن دیگه ای بود یه کاری می کرد، یه چیزی می گفت- به جز من که زن نیستم، فقط یه پیر دختر ترسو و بداخلاق و بی خاصیتم.
آقای رمزی آه عمیقی کشید. آیا لی لی قصد نداشت چیزی بگوید؟ آیا از اینکه او چه می خواهد مطلع نبود؟ بعد گفت برای رفتن به فانوس دریایی قصد و نیت خاصی دارم. زنم برای مردم اونجا چیزهایی می فرستاد. پسر نگهبان بیچاره، سل مفصل داره. آقای رمزی آه معنی داری کشید. آقای رمزی درحالی که انگشتش را به زمین می سابید گفت:« یه همچین سفرهایی دردناکه.»
هنوز بررسیای ثبت نشده است.