توضیحات
گاه دهها بار دور باغ میدوم و تشنه و عطشناک از شير لب حوض آب مینوشم. روی زمين ولو میشوم و از لا به لای درختان تبريزی آسمانِ آبی را نگاه میکنم. در آسمان حل میشوم. بیحرکت میمانم تا گنجشکها بيايند و لالهی گوشم را نوک بزنند و مورچهها از نوک انگشتانم بالا بروند و با تلاش فراوان از تپههای سينهام پايين بخزند و نسيم موهايم را بپراکند روی پيشانی نمزدهام و ميان علفها صدای عشق ورزيدن آب و ساقهها را بشنوم و سَرمست، با پيکری داغ و سنگين از زمين بلند شوم و تلو تلو خوران به درختان تکيه بدهم و با آنها يگانه شوم.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.