آش ترخینه با یک وجب روغن

امتیاز محصول

تومان 97,000

ناموجود

دسته: برچسب:

توضیحات

آش ترخینه با یک وجب روغن

نوشته ی آیه اسماعیلی

یک مجموعه داستان ایرانی فوق العاده زیبا

زبیده که حالا سن و سالی از او گذشته، عروس و داماد دار شده و دوشلواره شدن شوهرش بدجور آتش به قلبش زده، عصیان می‌کند.
مراسم آش خوران راه می‌اندازد و برای شوهر و هووی نه چندان زیبای جوانش هم آش مخصوص بار می‌گذارد؛ آش ترخینه با یک وجب روغن!
و در مراسم آش خوران، به راز سر به مهر چند ده ساله آقا کلبعلی، شوهر هیچی ندار سابقش که حالا مال و مکنتی به هم زده، لب می‌گشاید.
رازی مگویی که فاش شدنش، همه را شگفت زده می‌کند….

آش ترخینه با یک وجب روغن، اولین اثر آیه اسماعیلی، بیش از هر چیز، قصه‌ی زن‌هاست. زن‌هایی نه سفید و نه سیاه، بلکه خاکستری، با سنین متفاوت که علیه خویش یا دیگری می‌شورند و این، آغازگر مسیری است که با نسخه جدید و شگفتی‌آفرینی از خویشتن، رو‌به‌رو می‌شوند.
موقعیت‌هایی که زنان داستان‌های این مجموعه با آن روبرو هستند، پیچیده است و قضاوت درباره‌ی درستی و نادرستی واکنش آنان، دشوار به نظر می‌رسد.

این مجموعه شامل نه داستان است و آش ترخینه با یک وجب روغن، اولین آنها به شمار می‌رود؛ داستانی که در آن، زبیده‌ی میانسال، طلسم سکوت چند ده ساله را می‌شکند، درباره‌ی شوهر نه چندان مناسبش کلبعلی افشاگری کرده و راز سر به مهری را فاش می‌کند که….

زبیده از مالیدن زانویش دست کشید. به کلبعلی، مات نگاه کرد و خیلی خلاصه گفت:”هیچی. جمعه دست زنیکه رو بگیر و بیار و به بچه‌هات نشونش بده. من حوصله‌ی قرشمال بازی این عنترخانومو سر قبرت ندارم”.
کلبعلی زیر نگاه زبیده سردش شد. چاره‌ی دیگری نبود. می‌ترسید با زن، چانه بزند و او را جری کند و سر لج بیاندازد. می‌ترسید دهان زن به گفتن راز مگویش باز شود.
آن وقت دیگر دبدبه و کبکبه ای که برای خودش ساخته بود، نقش بر آب می‌شد. ناگزیر، سری به موافقت تکان داد و رفت سمت اتاق خواب. همانی که قبلا تخت دونفره‌شان آنجا بود. تخت هنوز آنجا بود. اما اتاق‌شان دیگر مشترک نبود.

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آش ترخینه با یک وجب روغن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *